فرقه شيطانپرستي
قسمت اول
شيطان پرستي جديد را عدهاي از اهالي انگليس که گفته ميشود از نجيبزادگان بودهاند، براي اينکه از قدرت شيطان و تاريکي بهره ببرند، ايجاد نمودند. شيطانپرستي جديد، حدود قرن 15 و 16 ميلادي در انگلستان به وجود آمد و داراي تغييرات زيادي نسبت به شيطانپرستي قديمي بود. آنها اعتقادي به وجود خارجي شيطان ندارند و معتقدند که شيطان در طبيعت و در وجود انسانها ميباشد و اين باطن هر انساني است که شيطان در آن موجود ميباشد.
در ادامه ميخوانيم :
- تعريف شيطان
- تاريخچه شيطانپرستي
- شيطانپرستي قديم
- شيطانپرستي جديد
- يزيديه شيطانپرستي و ثنويتگرايي
- انواع رويکردهاي شيطانپرستي
- شيطانپرستي فلسفي
- شيطانپرستي لاوي
- شيطانپرستي ديني
- شيطانپرستي گوتيک
واژگان کليدي :
شيطان پرستي – فرقه شيطان پرستي – فرقه هاي انحرافي - تاريخچه شيطان پرستي – انواع شيطان پرستي
تعريف شيطان
شيطان نامي براي موجودي فوق طبيعي است که در بيشتر اديان غربي و شرقي، مرکز تجسم بدي ميباشد. شيطان در زبانهاي گوناگون با نامهايي مثل ابليس، اهريمن، ديو، لوسيفر، دويل (devil)، ستن (satan) خوانده ميشود. تصور جسم شيطان، به عنوان يک موجود مافوق طبيعي اصلي، به خوبي تصور فرشتهها (الههها) ابتدا از يکتاپرستي غربي ناشي شده است. وقتي که يهوديت با دين ايراني زرتشت تماس پيدا کرد برعکس يکتاپرستهاي اصيل، ظاهر زرتشت، دو خدايي بود. يک خداي خير و يک خداي شر. نمونههايي چون اهورامزدا (داناي کل)، دانش اورمزد (الهه نور) و اهريمن (روح شيطان) همچنين دانش انگرهمينو، الهه تاريکي از اين نمونهاند. در يک نبرد نهايي ميان نيروي مافوق طبيعي خير و شر طينت بشر ميتواند در يک آزمون سخت آتشين براي اثبات بيگناهي – ردشدن از ميان آتش به شرط جان به در بردن - شرکت کند و فقط خير ميتواند جان به در ببرد. بنابراين بيشتر خواستار راستا کردن خود با الهه نور و فرشتههاي او و دوريگزيدن از الهه تاريکي و فرشته اوست. شيطان در نگرش مسيحيان به عنوان يک وجود خلق شده، بوسيله خداست. در حاليکه الهه شيطان در نگرش زرتشت يک هستي خلق شده نيست. در يهوديت، شيطان ابليس ناميده ميشود. (satan). در انجيل، کلمه شيطان اسم خصم يا مانع بشر است. در قسمت ديگر از کتاب انجيل، شيطان براي تمردکردن در برابر خدا تلاش ميکرد اما در نافرماني ناکام شد و خدا او را به جهنم تبعيد کرد. شيطان در دين اسلام وسيله و عاملي براي آزمايش انسان ميباشد. براساس آيات قرآن، شياطين به دو دسته انسي و جني تقسيم ميشوند. آنجا که خداوند متعال ميفرمايد:
«و اينچنين براي هر پيامبري، دشمني از جنس شيطانهاي انسي و جني (انعام/112)، ” شيطان و قبيلهاش، شما را از جائي که شما آنها را نميبينيد زير نظر دارد“ (اعراف/28)، آيا او و نسلش را به جاي من دوست خود ميگيريد (کهف/50)،
لذا بر هر صاحب عقل و شعوري، لازم و واجب است که بنا بر فرمايش خداوند که ميفرمايد:
بدرستي که شيطان دشمن شماست، پس شما نيز او را به عنوان دشمن در نظر آوريد (فاطر/6) به شناخت اين دشمن و دامهاي آن اقدام کرده و با دست توسل به دامان پاک اهلبيت پيامبر اکرم (ص) زمينه وصل خود را به زمره بندگان مخلص خدا هموار سازد.
تاريخچه شيطانپرستي
شايد عدهاي شيطانپرستي را آئيني مدرن و تازه تأسيس بدانند، اما واقعيت چيز ديگري است. بايد گفت اين آيين، از قرنها پيش از ميلاد مسيح وجود داشته است. آثار به دست آمده از بعضي قبايل اين سخن را تصديق مينمايد که شيطانپرستي در نواحي آمريکاي لاتين، آمريکاي جنوبي و مرکزي به قرنها پيش از ميلاد برميگردد. در اکتشافات به دست آمده به اين نتيجه رسيدهاند که يکي از قبايل موجود در آمريکاي جنوبي، اعتقاد بسيار زيادي به مسأله حسن و قبح داشتند و شيطان را پرستش ميکردند و حتي قربانيهايي را نيز از انسان به شيطان هديه ميکردند که مکانهايي که در آن مراسم قرباني را انجام ميدادند، هنوز وجود داشته و اجساد موميايي به دست آمده و نوع کشتهشدنها، حاکي از همين مطلب ميباشد. در آفريقاي مرکزي نيز، درقبايلي كه معروفترين آنها قبيله اوکاچا ميباشد. شيطان به عنوان قدرت مطلق زمين و آسمان و خالق آنها و خداي خشم و نفرت پرستش ميشد. مفهوم شيطان در طول قرنها مورد مکاشفه قرار گرفته است. در اصل در سنت مسيحيان وجود، شيطان به عنوان بخشي از آفرينش ديده شده است که دربرگيرنده قانوني است که ميتواند در مقابل خواست خداوند مخالفت کند. در خلال قرنها اين مفهوم به مخالفت صرف عليه خداوند تحريف شده است. به هر حال همانطور که گفته شد تاريخچه شيطانپرستي به سالهاي بسيار دور برميگردد که بعدها اين آيين با گذشت زمان دچار تحولاتي در قرن 14 و 15 ميلادي به شکل نوين خود ايجاد شد. فرقه شيطانپرستي را ميتوان به قديم و جديد تقسيم کرد که در ذيل به شرح مختصري از آنها ميپردازيم:
الف) شيطانپرستي قديم:
مبدأ شيطانپرستي قديمي، به قرون اوليه برميگردد. انسانهاي اوليه براي اينکه در مقابل قدرتي بزرگ، سجده نمايند به ستايش موجودي فوق طبيعي که قدرت فوقالعادهاي داشته ميپرداختند که مبدأ شيطانپرستي قديمي را بوجود آورد. آنها اعتقاد داشتند که شيطان وجود دارد و قدرت او عظيمترين قدرت در جهان است. اصل شهوتراني و ارضاي جنسي، يکي از اصول مهم اين آئين است. شيطانپرستي قديمي مخالف با مسيحيت و کليسا است و آنها را عامل بدبختي مردم ميداند. اين گروه در آئينهاي خود اعمال ضد مسيحيت را انجام ميدادند. آنها ميگفتند: مسيح پيامبري بود که بايد زمين را آباد و مردم را به راه راست دعوت مينمود. اما او تنها دروغگويي وبدي را در جامعه رواج داده بود. در اين آيين، قرباني انسان امري ضروري براي آرامش و احترام به شيطان مي باشد و قرباني دختربچه ها بهترين هديه براي شيطان عنوان ميگردد. ريختن خون، نشانه تقدس مراسم قرباني ميباشد. آنها به جهنم اعتقاد نداشتند وعنوان ميکردند که جهنم همين دنيايي است که در آن زندگي مينماييم و همچنين شيطان را داراي هويت خارجي مي دانستند.
ب) شيطانپرستي جديد:
شيطان پرستي جديد را عدهاي از اهالي انگليس که گفته ميشود از نجيبزادگان بودهاند، براي اينکه از قدرت شيطان و تاريکي بهره ببرند، ايجاد نمودند. شيطانپرستي جديد، حدود قرن 15 و 16 ميلادي در انگلستان به وجود آمد و داراي تغييرات زيادي نسبت به شيطانپرستي قديمي بود. آنها اعتقادي به وجود خارجي شيطان ندارند و معتقدند که شيطان در طبيعت و در وجود انسانها ميباشد و اين باطن هر انساني است که شيطان در آن موجود ميباشد. مراسم شيطانپرستي جديد، مراسمي است براي دعوت از شيطان باطني و حس اهريمني دروني که با اعمال جنسي، آرام گيرد. آنها جسمپرست هستند و اعتقاد دارند انسان بايد کاملترين لذات جسماني و جنسي را در اين دنيا ببرد. آنها هيچ اعتقادي به قربانيکردن انسان و حتي حيوان ندارند.
يزيديه شيطانپرستي و ثنويتگرايي:
طايفه کردان يزيدي که امروزه اقليت اندکي از آنها در نواحي کردنشين ايران و عراق ساکناند بقاياي يک فرقه صوفي تلقي ميشوند که به دلايلي دچار انحراف عقايد شده و مورد تعدي همسايگانشان قرار گرفتهاند. در کتب تاريخ از دو گروه «شيطانيه» و «شيطانپرستان» نام برده شده است که گروه اول منتسب به محمدبننعمان معروف به «شيطانالطاق» متکلم و اديب شيعيمسلک قرن دوم هجري ميباشد که به نعمانيه يا شيطانيه معروفند. گروه دوم همان يزيديها هستند که منتسب به «يزيدبنمعاويه» يا «يزيدين انسيه» خارجي بوده، توسط يکي از صوفيان قرن ششم پايهريزي شدهاند. امروزه جمعيت يزيديها در ترکيه و عراق نزديک به 50 هزار نفر است و در دهکده جبارلو در ماکوي آذربايجان 25 خانوار يزيدي ساکن هستند که تظاهر به مسلماني ميکنند. يزيديها داراي دو کتاب مقدس به نامهاي جلوه و مصحفرش (به معناي کتاب سياه) ميباشند که اولي منتسب به شيخ عدي و شامل اوراد و اذکاري از اوست و دومي که دو قرن بعد بعد از شيخ تحرير شده حاوي برخي اصول اين آيين است. در هر دو کتاب مطالب خرافي و متناقض بسيار است. نزد يزيديان متشرع قرآني موجود است که گاه به آن رجوع ميکنند اما روي کلمات لعن و شيطان را پوشاندهاند و گمان دارند که مسلمانان اين الفاظ را به قرآن افزودهاند.
انواع رويکردهاي شيطانپرستي
الف- شيطانپرستي فلسفي philosophical Satanism:
اين شاخه از شيطانپرستي را منتسب به آنتوان لاوي (رهبر کليساي شيطان) ميدانند. او کسي بود که کليساي شيطان را تأسيس کرد. در نظر شيطانپرستان فلسفي، محور و مرکزيت عالم هستي، خود انسان است. بزرگترين آرزو و شرط رستگاري اين نوع از شيطانپرستان برتري و ترفيع ايشان نسبت به ديگران است. آنها عموماً خدايي براي پرستش قائل نميدانند و به زندگي غيرمادي بعد از مرگ نيز عقيدهاي ندارند. در نظر اين گروه هر شخص خداي خودش است. آنها با تکيه بر عقايد انساني وابسته به دنيا، مطالب مربوط به فلسفه عقلاني را خار ميشمارند و به آنها به ديد ترس از مسائل ماوراءالطبيعي مينگرند وتنها به وسيله آن، يک زندگي عقيم و تنها بر مبناي «جهان واقعي» را تشکيل ميدهند.
ب- شيطانپرستي لاوي lavey Satanism:
اين نوع از شيطانپرستي بر مبناي فلسفه آنتوان لاوي که در کتاب «انجيل شيطان» و ديگر آثارش آمده است تشکيل شده است . يک شيطانپرستي لاوي، مدعي آن است که کساني که خودشان را با شيطانپرستي همرديف ميدانند نبايد به طرز فکر گروهي خاص وفادار باشند و آنها را از لحاظ اخلاقي قبول نداشته باشند و در ازاي آن گرايشات انفرادي داشته باشند و بايد به طور دائمي يک سر و گردن بالاتر از کساني باشند که خود را از لحاظ اخلاقي، قوي ميدانند.
ج- شيطانپرستي ديني religious Satanism:
گرايشات شيطانپرستي ديني اغلب مشابه شيطانپرستي فلسفي است. گر چه معمولاً پيشنيازي براي خود قائل ميشوند و آن پيشنياز اين است که شيطانپرست اول بايد يک قانون ماوراءالطبيعي را که در آن يک يا چند نفر خدا تعريف شده است که همه شيطاني هستند يا بهوسيله شيطان شناخته ميشوند. خداي آنها همان فرشته رانده شده از درگاه خدا ميباشد. آنها معتقدند که طغيان او در برابر خدا کاملاً درست بوده. اين گروه به آزادي فکر و عمل و بالابردن خود به هر وسيلهاي مانند جادو اعتقاد دارند. اين گروه براساس آيهاي از تورات که در آن اشاره شده خدا به انسان اجازه استفاده ازميوه درخت دانايي را نداد تا چشمانش باز گردد و خوب و بد را ببيند و خود تبديل به خدا شود وي را عامل آگاهي انسانها ميدانند و انسان را از پرستش خدايي که مانع آگاهي و پيشرفت انسانهاست برحذر ميدارند و انسان را براي شناخت مسير درست کامل ميبينند و همچنين خداي مورد پرستش را خدايي ظالم ميدانند که چند بار در طول تاريخ ظلمهاي بزرگي به انسانها کرده است.
د- شيطانپرستي گوتيک gothic Satanism:
اين نوع از شيطانپرستي هماني است که در عصر سلطه کليسا به وجود آمده بود. در اين نوع شيطانپرستي گفته ميشود که کودکخواري، قربانيکردن دختران، بزکشي و تمام کارها و اعمال ضد کليسا را انجام ميداند.
:: برچسبها:
ظهور ,
مهدویت ,
منجی ,
آخرالزمان ,
منتظران مهدی ,
مهدی موعو ,
نور تولی ,
شیطان پرستی ,
شیطان ,
فرقه شیطان پرستی(بخش اول) ,
فراماسونری ,
شیطان پرستی نوین ,
شیطان پرستی دینی ,
,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0